مذهبی - کانون قرآن و عترت دانشگاه آزاد اسلامی واحد یزد
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مذهبی - کانون قرآن و عترت دانشگاه آزاد اسلامی واحد یزد
خداوند، چرکی و ژولیدگی را دشمن می دارد . [.رسول خدا صلی الله علیه و آله]

سلام دوست عزیز

شاید شما هم مثل خیلی از جوون های دیگه دنبال یه راهی باشید که تو قلب همه جا بگیرید و همه دوستون داشته باشن

 خوب این چیز خوبیه  کسی هم به شما   گیر نمیده ولی ، نمی خوام برای رسیدن به این هدف راه  رو اشتباهی بری 

 مثل خیلی ها که مسیر رو اشتباهی رفتن و سرشون به سنگ خورد و موقعی فهمیدند که یکم دیر شده بود

بگذار راه این کار رو از خودم نگم از نسخه یه حکیم بگم ، حکیمی که کتابش درمان همه درد هاست ،

کتابی که هر کس رفته سراغش دست خالی که چه عرض کنم از همه جا بهتر جواب گرفته ، می خوام نسخه رو از کتابی براتون بگم که کسی مثل اون رو نیاورده

شاید تا حالا حدس زده باشید منظورم چیه ، قرآن رو می گم ، این نسخه ء شفا ، این نسخه ء درمان

دوست من همون جور که می دونی، خدا تو سوره مریم راه رسیدن به این هدف رو گفته ،

آخرای این سوره میگه : هرکی می خواد همه دوسش داشته باشن ، دو کار رو باید انجام بده تا به خواستش برسه

1-   ایمان به خدا

2-  عمل نیک و زیبا

اینجوری هم تو مردم رو دوست داری و هم مردم تو رو ، هم تو خدا رو دوست داره و هم خدا تو رو

پس راه محبوب شدن دیگه آرایش کردن و جلف بودن و بکار برئدن جملات بی مفهومی که ارمغان غربه نیست

دیگه راه محبوب شدن دروغ گفتن و خالی بندی نیست

راه اونو بهت گفتم ، قربان اون اراده ات که از همین حالا می خوای شروع کنی

اگه تو این کارو کردی ، اونوقت می بینی که چه کیمیایی داشتی و تا حالا قدرش رو ندونستی

تو این کتاب حکیم صدها نسخه دیگه هم هست ، اما باشه واسه بعد

خیلی خیلی برام دعا کن

موفق باشی

یا علی

خدانگهدار



 
نویسنده: قرآن و عترت |  پنج شنبه 85 آذر 30  ساعت 12:0 عصر 

سلام به همه دوستان و عاشقان اهل البیت

نکته : شاید ضاهرا کمی طولانی باشه ، ولی مطمئن باشید که خواندن آنها 5 دقیقه هم طول نمی کشد ، خوشحال میشم تا آخرش رو بخونید و اگه خواستید کمی هم تفکر کنید .

ممنونم از لطفتون

این چند حدیث زیبا و هدایتگر رو در سالروز شهادت آقا امام صادق(ع) به شما و تمامی دوستداران اهل البیت تقدیم می کنم.

امیدوارم که با عمل به این سرمشق های نورانی ،به سعادت دنیا و آخرت برسیم

انشاءالله

سنگهاى زیربناى اسلام سه چیز است: نماز، زکات و ولایت که هیچ یک از آنها بدون دیگرى درست نمى‏ شود.

 (کافى جلد2، ص 18)

نزدیکترین حالات بنده به پروردگارت حالت سجده است.

(ثواب الاعمال و عقاب الاعمال)

هرکس نماز را سبک بشمارد ، بشفاعت ما دست نخواهد یافت.

(فروع کافی،ج3،ص270)

محبـوبتـرین بـرادرانـم نزد من، کسـى است که عیبهایـم را به من اهدا کنـد.

(تحف العقول،ص366)

هر که خدا رابشناسد ترس او در دلش می افتد و هر از خدا ترسان باشد نفسش از دنیا باز می ماند.

(جهاد النفس، ص 83)

رغبت و تمایل به دنیا مایه غم و اندوه و زهد و بـى میلى به دنیا سبب راحتى قلب و بدن است.

 (تحف العقول، ص 358)

هرگاه دیدید که بنده ای گناهان مردمان را جستجو می کند و گناهان خویش را فراموش کرده است بدانید که او فریب شیطان را خورده است.

(جهاد النفس،ح 237)

عالم باشى یا جاهل ، خاموشى را برگزین تا بردبار به شمار آیى ; زیرا خاموشى نزد دانایان زینت و در پیش نادانان پوشش است.

 (مستدرک الوسایل،ج9،ص17)

به واجبات الهی عمل کن تا پرهیزکارترین مردمان باشی

 (جهاد النفس،ح 242)

احسان و نیکى کامل نباشد،مگر با سه خصلت:شتاب در آن،کم شمردن بسیار آن و منت ننهادن بر آن.

 (تحف العقول،ص323)

نفست را به خاطر خودت به زحمت ومشقت بیانداز زیرا اگر چنین نکنی دیگری خودش را به برای تو به زحمت نمی افکند .

(جهاد النفس،ح 2)

گوهر مرد و بزرگی او اعمال اوست و شرافت و ارجمندی او دارایی او و کرامت و بزرگواری او تقوای اوست.

 (جهاد النفس، ح180)

خداوند امتى را عذاب نخواهد کرد، مگر در وقتى که نسبت به حقوق برادران نیازمند خود سستى نمایند.

 (مستدرک،ج12،ص413)

برای مومن چقدر زشت است که میل و رغبتی داشته باشد که او را به ذلت و خواری بکشاند.

 (جهاد النفس،ص277)

از حسـد ورزى به یکـدیگـر بپـرهیزیـد، زیـرا ریشه کفـر، حسـد است.

 (تحف العقول ، ص 315)

عالم باشى یا جاهل ، خاموشى را برگزین تا بردبار به شمار آیى . زیرا خاموشى نزد دانایان زینت و در پیش نادانان پوشش است

 (مستدرک ،ج 9، ص17)

پشیمان ترین شخص در روز قیامت، کسى است که براى مردم از عدالت سخن بگوید، اما خودش به دیگران عدالت روا ندارد

 (وسائل الشیعه،ج15،ص295)

سه چیز است که در هـر که بـاشـد آقـا و سـرور است: خشـم فـرو خـوردن ،گذشت از بدکـردار، کمک و صله رحـم بـا جـان و مـال.

(تحف العقول، ص 317)

عمل اندک و بادوام که بر پایه یقین باشد و در نزد خداوند از عمل زیاد که بدون یقین باشد برتر است.

 (جهاد النفس،‌ص62)

 



 
نویسنده: قرآن و عترت |  شنبه 85 آبان 27  ساعت 1:39 عصر 

 

ولادت امام و نامگذاری

امام جعفر صادق، امام ششم شیعیان، در هفدهم ربیع الاول سال 83 هجری قمری در مدینه متولد گردید. کنیه ایشان ابو عبدالله و لقبشان صادق می باشد. پدر ارجمندشان امام باقر و مادرش ام فروة است. رسول خدا سالها قبل ولادت آن حضرت را خبر داده و فرموده بود نام او را صادق بگذارید، زیرا از فرزندان او کسی است که همنام اوست، اما دروغ می گوید «جعفر کذّاب».

دوران قبل از امامت

در دوران قبل از امامت، حضرت شاهد فعالیتهای پدر خویش در نشر معارف دینی و تربیت شاگردان وفا دار و با بصیرت بود. امام باقر در مناسبتهای مختلف به امامت و ولایت فرزندش جعفر صادق تصریح فرموده و شیعیان را پس از خودش به پیروی از او فرا می خواند. لذا احادیث، زیادی مبنی بر نص امامت حضرت صادق نقل شده است.

امام صادق در سال 114 هجری قمری پس از شهادت پدرش در سن 31 سالگی به امامت رسید. دوران امامتش مصادف بود با اواخر حکومت امویان که در سال 132 به عمر آن پایان داده شد و اوایل حکومت عباسیان.

اوضاع جامعه در آغاز امامت حضرت

در آغاز امامت حضرت افرادی از شیعیان و حتی بستگان حضرت حاضر به قبول امامت ایشان نبودند، لذا حضرت از راههای گوناگونی کوشیدند آنها را به قبول راه صحیح وادار سازند و دراین زمینه به اذن خداوند معجزاتی نیز انجام دادند.
دوران امام جعفر صادق در میان دیگر دورانهای ائمه اطهار، دورانی منحصر به فرد بود و شرایط اجتماعی و فرهنگی عصر آن حضرت در زمان هیچ یک از امامان وجود نداشته است و این به دلیل ضعف بنی امیه و قدرت گرفتن بنی عباس بود.

این دو سلسله مدتها در حال مبارزه با یکدیگر بودند که این مبارزه در سال 129 هجری وارد مبارزه مسلحانه و عملیات نظامی گردید.
این کشمکش ها و مشکلات سبب شد که توجه بنی امیه و بنی عباس کمتر به امامان و فعالیتشان باشد، از این رو این دوران، دوران آرامش نسبی امام صادق و شیعیان و فرصت بسیار خوبی برای فعالیت علمی و فرهنگی آنان به شمار می رفت.

جنبش فرهنگی در دوران امامت حضرت

عصر آن حضرت همچنین عصر جنبش فرهنگی و فکری و برخورد فرق و مذاهب گوناگون بود. پس از زمان رسول خدا دیگر چنین فرصتی پیش نیامده بود تا معارف اصیل اسلامی ترویج گردد، بخصوص که قانون منع حدیث و فشار حُکّام اموی باعث تشدید این وضع شده بود. لذا خلأ بزرگی در جامعه آنروز که تشنة هرگونه علم و دانش و معرفت بود، به چشم می خورد.
امام صادق با توجه به فرصت مناسب سیاسی و نیاز شدید جامعه، دنباله نهضت علمی و فرهنگی پدرش را گرفت و حوزه وسیع علمی و دانشگاه بزرگی به وجود آورد و در رشته های مختلف علمی و نقلی شاگردان بزرگی تربیت کرد. شاگردانی چون: هشام بن حکم، مفضل بن عمر کوفی جعفی، محمد بن مسلم ثقفی، ابان بن تغلب، هشام بن سالم، مؤمن طاق، جابر بن حیان و . . . . تعداد شاگردان امام را تا چهار هزار نفر نوشته اند.

ابوحنیفه رئیس یکی از چهار فرقه اهل سنت مدتی شاگرد ایشان بود و خودش به این موضوع افتخار کرده است.
امام از فرصت های گوناگونی برای دفاع از دین و حقانیت تشیع و نشر معارف صحیح اسلام استفاده می برد. مناظرات زیادی نیز در همین موضوعات میان ایشان و سران فرقه های گوناگون انجام پذیرفت که طی آنها با استدلال های متین و استوار، پوچی عقاید آنها و برتری اسلام ثابت می شد.

همچنین در حوزه فقه و احکام نیز توسط ایشان فعالیت زیادی صورت گرفت، به صورتی که شاهراههای جدیدی در این بستر گشوده شد که تاکنون نیز به راه خود ادامه داده است.
بدین ترتیب، شرایطی مناسب پیش آمد و معارف اسلامی بیش از هر وقت دیگر از طریق الهی خود منتشر گشت، به صورتی که بیشترین احادیث شیعه در تمام زمینه ها از امام صادق نقل گردیده و مذهب تشیع به نام مذهب جعفری و فقه تشیع به نام فقه جعفری خوانده می شود.

حاکمان معاصر

همانطور که گفته شد امام بین دو دوره عباسی و اموی و دوران گذار از امویان به عباسیان می زیست. ایشان ازمیان خلفای اموی با افراد زیر معاصر بود:

1- هشام بن عبدالملک (105- 125 ه. ق)
2- ولید بن یزید بن عبدالملک (125-126)
3- یزید بن ولید بن عبدالملک (126)
4- ابراهیم بن ولید بن عبدالملک (70 روز از سال 126)
5- مروان بن محمد (126-132)

و از خلفای عباسی نیز معاصر بود با :
1- عبدالله بن محمد مشهور به سفاح (132-137)
2- ابوجعفر مشهور به منصور دوانیقی (137-158)

نباید تصور کرد که امام به کلی خود را از جریانات و امور سیاسی دور نگه داشت، بلکه همواره از وقتهای مناسب برای ترویج حقانیت خود و بطلان هیأت حاکمه بهره می برد و بدین منظور نمایندگانی را نیز به مناطق مختلف بلاد اسلامی می فرستاد.
عباسیان برای کسب قدرت و محبوبیت در دلهای مردم از وجهه اهل بیت پیامبر استفاده می کردند و حتی شعارشان" الرضا فی آل محمّد" بود. آنان به دنبال اشخاصی با وجهه مردمی بودند که هم از بستگان پیامبر باشند و هم درمیان مردم محبوبیت داشته باشند. لذا بهترین شخص در نظر عباسیان امام صادق بود.

امام صادق پیشنهاد آنان را رد کردند و فرمودند: نه شما از یاران من هستید نه زمانه، زمانه من است. حتی برخی از بستگان آن حضرت نزدیک بود با این پیشنهاد ها فریب به خورند، اما امام با روشنگری خاص خود به آنان فهماندند که به ظاهر توجه نکنند. امام می دانست که عباسیان نیز هدفی جز رسیدن به قدرت ندارند و اگر شعار طرفداری از اهل بیت را مطرح می کنند، صرفاً به خاطر جلب حمایت توده های شیفته اهل بیت است. امام می دید که سران سیاسی و نظامی عباسیان در خط مستقیم اسلام و اهل بیت نیستند و لذا حاضر نبود با آنان همکاری کرده و به اقداماتشان مشروعیت بخشد.

چنانکه در تاریخ می بینیم که چه جنایاتی کردند و چه خونهایی ریختند تا پایه های عباسیان محکم گردد.
از حوادث مهم در زمان امامت حضرت، قیام عمویش زید بن علی است که شکست خورد و با شهادت زید به پایان رسید.

شهادت حضرت صادق علیه السلام

پس از به قدرت رسیدن عباسیان، همانطور که آن حضرت پیش بینی کرده بود فشار بر شیعیان افزایش یافت و با روی کار آمدن منصور این فشار به اوج خود رسید. امام نیز از این فشار ها مستثنی نبود. این دوران، یعنی چند سال آخر عمر آن حضرت بر خلاف دوران اولیه امامتشان،‌ دوره سختی ها و انزوای دوبارة آن حضرت و حرکت تشیع بود. منصور شیعیان را به شدت تحت کنترل قرار داده بود

سرانجام کار به جایی رسید که با تمام فشارها، منصور چاره ای ندید که امام صادق را که رهبر شیعیان بود از میان بردارد و بنابراین توسط عواملش حضرت را به شهادت رساند. آن حضرت در سن 65 سالگی در سال 148 هجری به شهادت رسید و در قبرستان معروف بقیع در کنار مرقد پدر و جدّ خودش مدفون گردید .

در زمینه فضایل و مکارم اخلاقی حضرت صادق روایات و وقایع بسیار زیادی نقل شده است. آن حضرت با رفتار کریمانه و خلق و خوی الهی خود بسیاری از افراد را به راه صحیح هدایت فرمود، به گونه ای که پیروان دیگر مکاتب و ادیان نیز زبان به مدح آن حضرت گشوده اند.

 



 
نویسنده: قرآن و عترت |  دوشنبه 85 آبان 22  ساعت 9:43 صبح 
در زندگی انسان همیشه مشکلاتی بوده  وهست وانسان همیشه در صدد پیدا کردن راهی برای تسکین خاطر خود و غلبه بر این مشکلات بوده است اما آیا راهی برای تسکین خاطر خود و غلبه بر این مشکلات بوده است ؛ اما راستی راه رسیدن به این مطلب و این مقصد چیست؟

قر آن کریم نسخه شفا بخش  جامعه بشریت بهترین راه برای رسیدن به این گوهر گرانبها را توجه به  خداوند و اطمینان خاطر به او می داند.

خداوند به پیامبر رحمت می فرماید: روح لطیف تو و قلب حساست نمی تواند این همه بد گویی  و سخنان کفر و شرک آمیز را تحمل کند و به همین دلیل ناراحت می شوی  و لی ایشان را دلداری می دهد که ناراحت نباش و برای از بین بردن اثر سخنان زشت و مسخره  دشمنان به یاد خدا باش  و تسبیح او را بگو  و برای خدا سجده کن  ؛ چرا که یاد و تسبیح خدا به انسان نیرو می دهد و قدرت تحمل مشکلات رت زیاد می کند .

از ابن عباس نقل شده است که هر گاه پیامبر خدا غمگین می شد  به نماز می ایستاد  و آثار این حزن و اندوه رت در نماز تز دل میشستند .

قرآن کریم می فرماید: * فسبح بحمده ربک و کن من الساجدین *

از مطالب فوق استفاده می شود که عبادت  اثر عمیقی در تقویت روح و ایمان و اراده آدمی دارد.

 



 
نویسنده: قرآن و عترت |  چهارشنبه 85 آبان 17  ساعت 4:21 عصر 

"الهی ! غریبم و ذکر تو" غریب و من با ذکر تو " الف گرفته ام . زیرا غریب با غریب الف می گیرد "...


 


بر فراز کوه ایستاده ام . باران پیوسته و آهسته می بارد و با توده های غلیظ مه


در انبوه سبز درختانِ دور در هم می آمیزد .


آنجا که سبز و خاکستری در هم پیچیده اند . ابرها آرام آرام پائین می آیند ، پائین تر از کوه و


چون چتری بر سر درّه می نشینند .


هوس راه رفتن روی ابرها در سرم قوّت می گیرد .


این لحظه ، همان لحظه ی نابی است که مرا با جاودانگی پیوند می دهد .


" مه و باران " این تابلوی با شکوه خالق زیبای طبیعت ، چتر طاووس خیالم را می گشاید .


حالا من قاصدکی شده ام در سرزمینی غریب که با حرکات پیوسته ی باران به این سو و آن سو


به دنبال سرپناهی پا در جاده ی وهم انگیز تابلو می گذارم .


جاده ای که انتهایش معلوم نیست .


می خواهم بدانم آخر راه کجاست ؟ به پیش می روم . چقدر راه باریکه های فرعی زیادند !


اولی را رها می کنم ، امّا نه . حسّ کنجکاوی امانم نمی دهد .


تا پایم را در آن می گذارم ، قطرات سیاه باران به شکل کلماتی بر سرم می بارند ، خودخواهی


یا چیزی شبیه این . نه نمی خواهم ، این راه نه .


پریشان می دوم و خود را به میان جاده ی اصلی می کشانم .


می ترسم و هر چه پیش می روم متوحش تر می شوم .


انگار نفس هایم با مه یکی شده اند . آخر چقدر جاده ، چقدر راه ؟


این همه برای چیست ؟


اکنون دیگر باران نمی بارد بلکه این کلماتند که پژواک صدائی مهیب ، مرا به


هر یک از این راه باریکه ها می خوانند : بیا ، بیا اینجا جاده ی نفرت ،


جاده ی کینه ، جاده ی دوروئی – نمی دانم چرا این راه ، در نظرم از بقیه پهن تر می آید ؟


اصلا جای پاها در این جاده چقدر زیاد است !


و باز هم راه ، راه حرص ، راه غرور ، راه دروغ ، این طرف و آن طرف راه های فرعی ،


نه تمام شدنی نیستند . سرم گیج می رود . پاهایم کرخت شده . سردم است .


پس کی این جاده تمام می شود ؟


نمی دانم چقدر در " راه " دویده ام امّا همه اش آنی را می ماند . پس آخر دنیا کجاست ،


چرا کسی جوابم را نمی دهد ؟ !


مثل اینکه چیزی به چشمم می آید شبیه آدمهائی سفید پوش که به سرعت باد ،


وارد دهلیزی از نور" می شوند .


اینها به کجا می روند ؟ یعنی آخر دنیا اینجاست ؟ چرا خوب نمی بینم !.


مه و باران نمی گذارد . می خواهم بروم امّا گوئی پاهایم به زمین چسبیده اند .


خدای " من ! اینجا چقدر جاذبه زیاد است ؟ !


پس آنها چه کرده اند که چنین سبکبال می روند ؟


لحظه ای کسی"... را می بینم ، نورانی تر از هر چه ؛ هست .


برایم دستی تکان می دهد و مرا به سوی خویش می خواند .


حالا اشکهایم با باران یکی شده . زبانم بند آمده ، می خواهم چیزی بگویم که


قطره های سفید باران هر یک کلمه ای می شوند و بر سرم فرو می ریزند :


یا الله " ، یا رحمن ، یا رحیم ، یا هو " ، یا ودود " ، یا کریم ، یا حبیب ،


یا قهاّر ، یا عزیز ، یا ...


و من زیر باران کلمات ، خیسِ خیس می شوم ...


.


.


.


سر امید فرو آرم و روی عجز به درگاه نیاز


 


تا مگری ناز نگاه آن یگانه " ، شرمسارم کند


...


التماس دعا


یا علی "


 



 

نویسنده: قرآن و عترت |  چهارشنبه 85 آبان 17  ساعت 4:3 عصر 

مهربان پروردگار! به پاسداشت مهرورزی تو، روزه گرفتیم و اکنون به نماز فطرت، پاک میرویم و در آبی رحمتت روح و جان می شوییم و تن پوش آمرزش بر تن می نماییم. در این لحظه های سبز استجابت، شاخه های نخل آرزو را در دست می گیریم و ظهور موعود آخرین را از تو میخواهیم.

ماه خدا به آخر رسیده و عید سعید فطر از راه مى رسد. عید فطر، تجلى اوج یک ماه بندگى و عبودیت پروردگار متعال و یک ماه سازندگى و وارستگى و معراج انسانى است. طلوع اشعه پرفروغ خورشید این عید سعید، براى کسانى که از فیوض و برکات این ماه استفاده کرده اند، ظهور بارقه ملکات و فضائل انسانى را نوید مى دهد و از این رو نه تنها کوشش و مجاهدات و پرواز در اوج ملکوت و مقامات بندگى حق را پایان یافته نمى بینند، بلکه این روز مبارک را سرآغازى نوین براى استمرار حرکت سازنده خویش مى یابند و با توانى که از برکات این ماه مبارک به دست آورده اند، در جهت سازندگى و تهذیب نفس و مبارزه با شیطان درون و شرکت فعال در ابعاد اجتماعى جامعه انقلاب اسلامى و مقابله با شیاطین و جباران برونى و ابرقدرتان خونخوار جهانى تا نیل به هدف و آرمان والاى الهى خویش به سیر تکاملى خود ادامه مى دهند.

ادامه مطلب...

 

نویسنده: قرآن و عترت |  چهارشنبه 85 آبان 17  ساعت 4:3 عصر 

مهربان پروردگار! به پاسداشت مهرورزی تو، روزه گرفتیم و اکنون به نماز فطرت، پاک میرویم و در آبی رحمتت روح و جان می شوییم و تن پوش آمرزش بر تن می نماییم. در این لحظه های سبز استجابت، شاخه های نخل آرزو را در دست می گیریم و ظهور موعود آخرین را از تو میخواهیم.

ماه خدا به آخر رسیده و عید سعید فطر از راه مى رسد. عید فطر، تجلى اوج یک ماه بندگى و عبودیت پروردگار متعال و یک ماه سازندگى و وارستگى و معراج انسانى است. طلوع اشعه پرفروغ خورشید این عید سعید، براى کسانى که از فیوض و برکات این ماه استفاده کرده اند، ظهور بارقه ملکات و فضائل انسانى را نوید مى دهد و از این رو نه تنها کوشش و مجاهدات و پرواز در اوج ملکوت و مقامات بندگى حق را پایان یافته نمى بینند، بلکه این روز مبارک را سرآغازى نوین براى استمرار حرکت سازنده خویش مى یابند و با توانى که از برکات این ماه مبارک به دست آورده اند، در جهت سازندگى و تهذیب نفس و مبارزه با شیطان درون و شرکت فعال در ابعاد اجتماعى جامعه انقلاب اسلامى و مقابله با شیاطین و جباران برونى و ابرقدرتان خونخوار جهانى تا نیل به هدف و آرمان والاى الهى خویش به سیر تکاملى خود ادامه مى دهند.

ادامه مطلب...

 

نویسنده: قرآن و عترت |  چهارشنبه 85 آبان 17  ساعت 4:3 عصر 

از جمله لیالى شریفه شب عید فطر می باشد و در فضیلت و ثواب عبادت و احیاى آن احادیث ‏بسیار وارد شده و روایت‏ شده است که آن شب کمتراز شب قدر نیست. برای درک این شب عزیز انجام اعمالی از ائمه علیهم السلام به ما سفارش شده است :

1- در هنگام غروب آفتاب غسل انجام شود .

2- آن شب به نماز، دعا، استغفار، درخواست از حق تعالى و بیتوته در مسجد احیا گردد.

3- بعد از نماز مغرب و عشاء ، نماز صبح و نمازعید فطر ذکر؛" الله اکبر الله اکبر، لا اله الا الله و الله اکبر الله اکبر و لله الحمد الحمد لله على ما هدانا و له الشکر على ما اولانا " گفته شود.

4- بعد از نماز مغرب و نافله آن، دست ها را به سوى آسمان بلند کرده و بگوید:" یا ذاالمن و الطول یا ذاالجود یا مصطفی محمد و ناصره صل على محمد و آل محمد و اغفرلی کل ذنب احصیته وهو عندک فی کتاب مبین." پس به سجده برود و صد مرتبه در سجده بگوید: " اتوب الى الله " پس هر حاجت که دارد از حق تعالى بخواهد که ان شاء الله تعالى بر آورده خواهد شد. در روایتی از ‏شیخ آمده که: بعد از نماز مغرب به سجده رود و بگوید" یا ذاالحول یا ذاالطول یا مصطفیا محمدا و ناصره صل على محمد و آل محمد واغفرلی کل ذنب اذنبته و نسیته انا و هو عندک فی کتاب مبین." سپس صد مرتبه " اتوب الى الله " بگو.

5- زیارت امام حسین علیه السلام که فضیلت ‏بسیار دارد.

ادامه مطلب...

 

نویسنده: قرآن و عترت |  چهارشنبه 85 آبان 17  ساعت 4:3 عصر 

بسم الله الرحمن الرحیم


طاعات و عباداتتون قبول باشه


منظورم ماه رمضان نیست عبادات همین ماه رو میگم و همیشه...


نمی دونم چرا رسمه فقط ماه رمضان این رو میگن مثل اینکه ماههای دیگه عبادتی نیست همون طور که بعضیا فقط ماه رمضان نماز و روزه دارن!


ماه رمضان هم گذشت


مثل همه ی فرصتها که میگذره


نمیشه انتظار داشت که همیشه ماه رمضان باشه


اما میشه انتظار داشت که همیشه رمضانی باشیم


راستی مگر خدای رجب با شعبان با رمضان با خدای ماههای دیگه فرق داره؟


خدا که همون خداست


پس چرا خدارو در این سه ماه مخصوصا ماه رمضان یه جور متفاوت از ماههای دیگه معرفی میکنن


مثلا در مورد رحمت خدا در این ماه


خدا که همیشه در رحمتش به سوی گناهکارترینها هم بازه ... یا من سبقت رحمته غضبه


درسته بعضی شرایط مثل محیط و ... در معنویات تاثیر داره اما خیلی وقتها کسی تو اپارتمانهای نیویورک رو به پنجره میشینه و از خدا می نویسه و دیگر هیچ و کسی هم در حرم امام رضا پناه بر خدا گناه میکنه


پس به این چیزها هم نیست


آیت الله امجد :
اگر انسان‌ فکر کند که‌ فقط‌ رو به‌ قبله‌ دعایش‌ مستجاب‌ می‌شود، مشرک‌ است‌، قبله‌ وطهارت‌ همه‌ نساب‌ دعاست‌ «فاینما تولوا فثم‌ وجه‌ الله‌» باید انسان‌ بداند همیشه‌ رو به‌ خداست‌.خداییکه‌ آن‌ طرف‌ است‌ را ما قبول‌ نداریم‌. خدایی‌ که‌ این‌ طرف‌ است‌ را هم‌ ما قبول‌ نداریم‌ خدایی‌که‌ همه‌ طرف‌ است‌ را ما قبول‌ داریم‌. بنابراین‌ نباید اینقدر تحجر و تقید داشته‌ باشیم‌ که‌ فکر کنیم‌رو به‌ قبله‌ دعایمان‌ مستجاب‌ می‌شود. نساب‌ دعا اینست‌ که‌ انسان‌ رو به‌ قبله‌ بنشیند. یک‌ وقت‌است‌ که‌ انسان‌ در یک‌ جمعی‌ است‌، به‌ حرم‌ می‌رود به‌ امام‌ زاده‌ می‌رود به‌ مسجد می‌رود، رو به‌قبله‌ می‌نشیند، با طهارت‌ می‌شود، امن‌ یجیب‌ می‌خواند. دعا یک‌ شرط‌ بیشتر ندارد و آن‌ خواندن‌خداست‌.
یارب‌ از دلهای‌ ما نور محبت‌ را نگیر * این‌ تجمع‌ این‌ توسل‌ این‌ ارادت‌ را نگیر
هستی‌ مابستگی‌ دارد به‌ عشق‌ اهل‌ بیت‌ * هرچه‌ می‌خواهی‌ بگیر اما ولایت‌ را نگیر



 
نویسنده: قرآن و عترت |  چهارشنبه 85 آبان 17  ساعت 4:3 عصر